سر الکس فرگوسن بازیکن و مربی سرشناس اسکاتلندی که سال ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۳ را در باشگاه منچستریونایتد مربیگری کرده است ، او با این باشگاه افتخارات زیادی کسب کرده به گونه ای که اهل فوتبال فرگوسن و منچستریونایتد را در کنار هم می شناسند .
در این مطلب می خواهیم درباره ی سبک رهبری او در تیم منچستر صحبت کنیم در واقع این مطلب فرگوسن و منچستریونایتد را تحلیل می کند .
سبک رهبری و مربیگری فرگوسن در منچستریونایتد
از زیر ساخت تیم و ساختن پایه های قوی شروع می کنیم، فرگوسن وقتی در سال ۱۹۸۶ به منچستر آمد ابتدا به دنبال پی ریزی یک ساختار قوی برای موفقیت بلندمدت باشگاه بود.
او دو مرکز تعادلی ایجاد کرد تا استعدادهای جدید شناخته شوند و سپس آن ها را به خوبی پرورش دهد . در بین آن ها حتی بچه های ۹ ساله هم بودند. بازیکنانی مثل دیوید بکهام، رایان گیگز، پل اسکولز و گری نویل از نتایج این مرکز و نگرش قوی الکس فرگوسن بودند.
خود الکس فرگوسن می گوید: در لحظه ای که به منچستر اومدم تنها به یک چیز فکر می کردم و اونم ساختن یک باشگاه فوتبال بود. من می خواستم از پایه همه چیز رو بسازم.
تصمیم من این بود که تیمی از بازیکنان جوان تشکیل بدهم که نیاز تیم اول باشگاه رو رفع کنن. با این رویکرد بازیکنان با هم بزرگ میشدن و روح دوستی و همکاری هم بین اونا تقویت می شد. وقتی من به منچستر اومدم تنها یک بازیکن زیر ۲۴ سال داشتیم و این برای یک باشگاه مثل منچستر، خیلی خیلی بد بود.
من می دونستم که باید روی جوون ها تمرکز کنم و با توجه به تجربیات قبلی خودم می دونستم که با جوون ها میتونم برنده باشم، من همیشه از دیدن بازیکن های جوونی که بهتر میشدن به خودم افتخار می کردم.
در واقع همین کار و دید وسیع فرگوسن باعث شد که امروزه منچستر را کنار اسم الکس فرگوسن ببنیم، جوری که بعد از سال ۲۰۱۳ و رفتن او از منچستر همه ما و طرفداران منچستر با خاطرات منچستریوناید و فرگوسن زندگی می کنیم .
شغل یک مدیر و مربی فوتبال مثل یک معلم، الهام بخشیدن به افراد اطرافشه که بهتر از قبل شوند. باید به آن ها مهارت های تکنیکی بهتری و موثری آموزش دهد و از آن ها یه برنده بسازد، باید آن ها را به افراد بهتری تبدیل کند و بعدش می تواند اجازه دهد بازیکنان به هر تیمی که می خواهند بروند، در هر صورت بازیکنانی در تیم می مانند و از مربی تشکر می کنند و بازیکنانی با رفتن به تیم های بزرگ تر و کسب تجربه بیشتر از مربی به عنوان یک پدر یاد می کنند .
وقتی که شما به جوان ها شانس می دهید نه تنها طول عمر تیم را بالا می برید بلکه در تیم وفاداری ایجاد می شود. آن ها همیشه یادشون هست که شما آن مدیر و مربی بودین که اولین فرصت را بهشون داده و حس یک خانواده بودن ایجاد کرده اید .
مطالب پیشنهادی
جرات بازسازی دوباره تیم خود را داشته باشد، فرگوسن حتی در زمان هایی که موفقیت های بزرگی داشت برای دوباره ساختن تیمش تلاش می کرد.
او همیشه یا یک برنده بود یا یک رقیب سرسخت برای برندگان، او در دوران مربیگری خود هیچگاه، تیمش یه تیم ضعیف نبود. فرگوسن همیشه به چرخه نیروی بازیکنان و تیمش توجه داشت.
مدیریت استعدادهای تیم شامل یک بخش سخت هم بود و اون بخش سخت، خداحافظی کردن با بعضی از بازیکن های تیم بود. بازیکنانی که برخی از اون ها آدمهای وفاداری بودن که فرگوسن هم دوستشون داشت. رایان گیگز می گوید فرگوسن هیچ وقت به این لحظه و به کوتاه مدت نگاه نمی کرد و نگاهش همیشه به آینده بود و می دونست چه چیزهایی باید تقویت بشه. چه بازیکنانی ممکنه با پیشنهاد از باشگاه های بزرگ رو برو بشوند.
تحقیقات محققان دانشگاه هاروارد نشان می دهد که فرگوسن، مدیر یک سبد از استعدادهای فوق العاده بود. فردی منطقی، آینده نگر و سیستماتیک.
منچستر همیشه بازیکنانش را در زمان اوجشان می فروخت تا در سطح اول جهانی بازی کنند، برای همین درآمد خوبی هم کسب می کرد. البته برخی از بازیکنان وفادار مثل رایان گیگز را نگه می داشت چرا که نه تنها آمادگی لازم را برای بازی کردن داشتند، بلکه می توانستند فرهنگ و روح تیم منچستر را به بازیکن های جوان تر منتقل کنند.
برای تیم و بازیکنان استاندارد هایی تعیین کنید و همه آن ها را در آن سطح نگه دارید، بیشتر از پرورش مهارت های فنی، فرگوسن تلاش می کرد که بازیکنان را تشویق کند تا بیشتر تلاش کنند و هیچ وقت تسلیم نشوند. به عبارت دیگه از آنها یه برنده می سازد.
علاقه شدید او به برنده بودن از تجربیات خود زمانی که بازیکن بوده ناشی می شود و خودش می گوید در آن زمان من تصمیمم را گرفته بودم قرار بود که هیچوقت تسلیم نشم. فرگوسن در بازیکنانش هم به دنبال تقویت همین نگرش بود.
به گفته خودش او وقتی تیم می باخت بازیکنانی که بد بازی کرده بودند را انتخاب می کرد و از آن ها می خواست که به سختی تلاش کنند. در طول سال ها این نگرش بین همه ایجاد شد و خود بازیکن های تیم منچستر یونایتد فردی رو که همه تلاشش رو نمی کرد، نمی پذیرفتند و حتی بزرگترین بازیکن ها هم استثنا نبودند.
خود فرگوسن می گوید: تمام کاری که ما در منچستر انجام دادیم رعایت استانداردهایی بود که برای خودمون تعیین کرده بودیم. این استانداردها شامل همه چیز از آماده سازی تیم تا کارهای انگیزه بخش میشد. به عنوان مثال ما هیچ وقت اجازه یک جلسه تمرینی بد رو نمی دادیم. چیزی که شما در تمرین میبینید خودش رو در بازی جدی نشون میده. بنابراین تمامی جلسات تمرینی ما با کیفیت بود.
این بود تاریخچه ای از فرگوسن و منچستریونایتد، امیداورم این سبک رهبری و نگرش از یکی از بهترین مربیان تاریخ به شما کمکی کرده باشد تا یاد بگیرید برای پیشرفت و بازی در تیم های بزرگ باید حرفه ای و رفتار کنید و همیشه چیزی باشید که مربی های خوب به دنبالش می گردند .